۱۳۹۰ اردیبهشت ۳۱, شنبه

آقای خاتمی دقت کن !!!!


گیرم که خلق را به طریقی فریفتی                                                با دست انتقام روزگار چه می کنی

متاسفانه بعد از گذشت حدود دو سال از وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران ، شاهد موضعگیری جناب آقای خاتمی در مورد وقایع پس از انتخابات هستیم .

از این رو بر خود واجب دانستم که مواردی را محض اطلاع و صد البته یادآوری وقایعی مشابه در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی بازگو کنم .

در دوران به اصطلاح «اصلاحات» آقای خاتمی با شعار آزادی بیان ، آزادی عقیده و فضای باز سیاسی گوی سبقت را از رقبای خود ربوده و به عنوان رئیس جمهور منتخب ! ایران برگزیده شد .

درست است !! فضای باز سیاسی و ازادی بیان برقرار شد اما ازادی پس از بیان سلب شد . چرا که ایشان دائماً از طریق تریبون های رسمی و غیر رسمی اعلام می داشتند «زنده باد مخالف من » در حالیکه منتقدان دولت و حکومت در زندانهای رژیم بسر می بردند .

حمله به کوی دانشگاه تهران توسط نیروهای خودسر لباس شخصی در زمان اقای خاتمی اتفاق می افتد و پلیس که تحت دستور وزیر کشور ایشان بود نظاره گر و حامی لباس شخصی ها در حمله به کوی دانشگاه بود ...

این ادبیات سازشکارانه آقای خاتمی برای اولین بار در همین حوادث (18 تیر78) به گوش رسید و نه تنها از قشر دانشجوی اسیب دیده دلجویی نکردند بلکه دانشجویان معترض را به زندان انداخته و تحت شدیدترین شکنجه ها قرار داده و دانشجویان را با احکام سنگین روبرو کردند . هنوز در خاطرمان هست دانشجوی شهید « اکبر محمدی » که بر اثر شکنجه در زندانهای رژیم جان باخت .

هنوز فراموش نکردیم احکام اعدام و حبس ابد دانشجویانی که تنها حق خود را طلب کردند .

در فضای باز سیاسی و آزادی بیان دوران اصلاحات « اواخر سال 1378و اوایل 1379» بود که با تعطیلی جمعی روزنامه های عمدتا منتقد مواجه شدیم .

اقای خاتمی ؛ روزی را به خاطر می آوریم که با هرگونه مخالفت و اعتراض با دولت و حکومت سخت برخورد می کردید ...

بازداشتگاه های وزارت اطلاعات ، پلیس امنیت و اطلاعات سپاه مملو از مخالفان « سنتی » و صد البته مخالفانی که روزی از شما حمایت می کردند ، بود .

بعد از وقایع انتخابات نسبت به سرکوب معترضان به نتیجه انتخابات واکنش نرمی نشان داده و آن را محکوم کردید . چطور است که امروز باز هم از ادبیات 11 سال پیش خود استفاده می کنید و مردم و حکومت را به « آشتی ملی » دعوت می کنید ؟ .

آقای خاتمی این ظلم هایی که به این ملت روا داشته اید و داشته اند با هیچ مرهمی التیام نمی یابد .

این همه خون که به ناحق بر زمین ریخته اند با عذر خواهی از یادها نمی رود.این همه شکنجه و زندان و اعدام و سرکوب با عذر خواهسی عوامل رژیم از یاد هیچکس نمی رود.

شما اشاره به عذر خواهی دو طرفه کردید ... به ظلمهایی که دو طرف ماجرا به هم داشتند ! آیا طلب حق از سوی مردم بی دفاع ظلمی را به رژیم روا داشته است ؟

آری . در ادبیات شما که روزی بدنه این رژیم بوده و هستید این ظلم از سوی مردم بی دفاع بر شما وارد شده است . حال بگوئید مردمی که مورد ستم قرار گرفته اند چگونه باید از رژیم عذر خواهی کنند ؟!

بگویند : ببخشید که رای خود را طلب کردیم ؟

عذر خواهی می کنیم که به نشانه اعتراض به خیابان ها آمدیم و توسط عوامل رژیم کشته داده ایم ؟

طلب عفو می کنیم از مقام شامخ ولایت که دستش به خون جوانان ما در روز عاشورا آلوده شد و بر ضدش شعار گفتیم ؟

آقای خاتمی ؛ فراموش نکنید که دوران اصلاحات به پایان رسیده است . فریاد امروز مردم ایران ، فریاد «آزادی بیان »و «زنده باد اصلاحات » نیست . فریاد امروز مردم ایران « نه » گفتن به « آری » سال 1358 است . «نه » به اصل ولایت مطلقه فقیه و «نه» به حکومت دیکتاتوری و استبداد دینی است .

آقای خاتمی ؛ سکوتمان را باور نکنید ...

حمیدرضا مبین 19 /می / 2011